Wednesday, October 03, 2012

3247.



اختلاف فرهنگی-نژادی خیلی درجه تساهل و تسامح رو بالا میبره.
مثلا اینکه یه دختر غیر ایرانی دست دوست پسرایرانیش رو بگیره موقع راه رفتن، یا بره تو بغلش بشینه موقع عکس گرفتن، خونگرمی و مهربونیش رو میرسونه. ولی اگه همین کارها رو دوست دختر ایرانی انجام بده، نشونه لوس بازی و سبک سری و آویزونی محسوب میشه.
یا مثلا وقتی یه پسر غیر ایرانی به دوست دختر ایرانیش چیزی بگه درمورد نحوه لباس پوشیدنش یا برخوردش با بقیه پسرها، این میشه یه پسر با توجه با غیرت و خونواده دار. همین رفتار از طرف پسر ایرانی به اُمُلی و تعصب بیجا و ایجاد محدودیت و عدم احترام به طرف مقابل  تعبیر میشه.
به نظر من این یکی از دلایل مهمه برای کسانیکه اصرار دارن که همسر/پارتنر غیر ایرانی بهتره ( ممکنه خودشون مشخصا به این قضیه توجه نکرده باشن البته). مساله این نیست که طرف وقتی میره با یه غیر ایرانی دوست میشه رفتارش خیلی عوض میشه، مسئله بیشتر اینه که ظرفیت پذیرشش برای خیلی مسائل  تغییر میکنه.
شاید دلیلش این باشه که مرغ همسایه غازه. شاید چون همچین رفتارهایی رو کمتر از طرف خارجی ها انتظار داریم. نمیخوام بگم خوبه یا بده. ولی بهتره اگر رفتاری رو مثبت یا منفی میدونیم، خود اون رفتار و موقعیتش سنجیده و قضاوت بشه، نه چون از اون شخص خاص سر زده.
یه بار یه پستی زده بودم درباره ابراز علاقه به زبان غیرمادری، که مخصوصا برای آدمهایی که کمتر میتونن احساسشون رو بروز بدن این حالت راحت تره ظاهرا. و به همون نسبت احتمالا برای آدمهایی که راحت تر ابراز محبت میکنن، طبعا زبان اول خیلی راحت تر خواهد بود.

همینجوری یاد این مساله افتادم یهو...

No comments: