میگم : من چه جوری این مقاله شیش صفحه ای رو یه روزه (نصف روزه اکچوالی!) بنویسم آخه؟! (چشمت کور، سه هفته براش وقت داشتی ازیز!)
میگه : با سرعت یک صفحه در دقیقه حرف میزنی، نمیتونی شیش صفحه رو تو هفت هشت ساعت بنویسی؟!
:/
پ.ن. سه تا مقاله هم باید براش پیدا کنم تازه! هم من خیـــــلی روم زیاده، هم این خیلی کار مزخرف و بیهوده ایه. واقعا هیچی ازش یاد نخواهیم گرفت، از درسهامون هم عقب افتادیم. استرسم خیلی بالاست. ولی به جای اینکه اثر مثبت داشته باشه و بجنبم، گیو آپ کردم و هی الکی زل میزنم به در و دیوار! باید سه هفته پیش قرصها رو شروع میکردم که تا حالا یه اثر گذاشته بود اقلا.
پ.ن.2. اون documentation های کذایی رو که اون دفعه همه رو تا صبح نوشتم (دو ماه هم برای اون وقت داشتیم!) و سی و شیش ساعت بیخوابی داشتم بابتش، امروز نمره هاش رو داد. خوب شد، راضیم. این همکلاسیم طفلک کلی زودتر از من شروع کرده بود و کلی هم وسواس به خرج داده بود و تازه هی هم به من غر میزد که بجنب دیگه، یه نمره از من کمتر شد، کلی خندیدیم سر این قضیه ...
1 comment:
با سرعت یک صفحه در دقیقه...
:)
Post a Comment