حس آدمی که شلوار لی ش بعد از سه ماه و نیم دوباره پاش میره
همون حس...
به قرعان اگه لذتش رو درک کنید... اصن دلم نمیاد درش بیارم دیگه.
گفته بودم جریانشو؟ گفتم یا نگفتم؟ گفتـــــم یا نگفــــــــتم؟
من با این شلوار اومدم اینجا، 14 ساعت توی هواپیما پام بود. راحت و عالی. یک ماه بعد دیگه پام نمیرفت. دقت کنید، نه اینکه دکمه ش بسته نمیشد، اصلا بالا نمیومد که کار به دکمه برسه! اولش فرافکنی کردم که: شسته شده، سفت شده. ولی کم کم مجبور شدم با واقعیت کنار بیام. و همین واقعیت ترسناک من رو به سمت ورزش سوق داد. چون من اساسا از شلوار لی خریدن خوشم نمیاد و این رو هم به سختی و اتفاقی در واپسین روزهای خرید در دوبی گرفته بودم .
همین دیگه، خواستم بگم ورزش کنید که خیر دنیا و حال لباسا رو ببرید. هرچی هم دوست دارید بخورید، کما اینکه بنده پرخورتر از گذشته هم شدم تازه. وزنم هم تغییر خاصی نکرده. صرفا توزیعش مناسب شده.
حالا به خودم جایزه بدم، یه پنجاه متر بیشتر شنا کنم امشب.
4 comments:
Khoooooooosh be halet,manaaaaaaam mikham :((
Daram az hasooodi miterekam ;)
خُبه خُبه تو هم... باز الکی شلوغش کرد! خوبه که عکسهات رو میبینم ها. دیگه نمیتونی گولم بزنی که : ای وای چاق شدم!
بابا باهم پاشین برین پیاده روی. اصن خودت برو، موزیک بریز تو گوشیت و برو
Pedar jan man daram june miram iran in khodesh yani 5 kilo ezafe vazn :D
Gym miram azizam khaire saram. Vali man faghat ba nakhordan laghar misham ke onam sakhte ;)
به به،پس خوش بگذره حساااابی
فکرشو نکن دیگه
Post a Comment