آزمایشها چیزی نشون نداد، متاسفانه. باید برم پیش متخصص مفصل. دکتر دانشگاه گفت یه کم طول میکشه. گفتم مثلا حدود دوماه؟ گفتم شاید هم بیشتر، حالا مینویسم دانشجوی پرستاری هستی، گاهی کمک میکنه زودتر وقت بدن. میدونی که یه کم زمان انتظار برای متخصص طولانیه. گفتم تا جاییکه من دیدم برای همه چی طولانیه، برای همینه که اینجا مردم 100 سال عمر میکنن، وگرنه به کارهاشون نمیرسن!
گفت معمولا متخصصهای مفصل به خصوص خیلی حوصله حرف زدن و توضیح دادن ندارن و سرشون شلوغه. سوالهات رو بنویس و آماده داشته باش که همون موقع همه رو بپرسی. معمولا مریضها سوالاتشون بعدا یادشون میاد و اون وقت دیگه پیدا کردن دکتر یه کم سخته. داشتم با خودم فکر میکردم که عجب حسن تصادفی منم که همیشه حرفهام بعدا یادم میاد متاسفانه! آدم تا وقتی نرفته دکتر ازکجا سوالاتش رو باید بدونه خوب. عمده سوالم فعلا اینه که چرا درد داره و چکارش کنم. دیگه انقدر رو که لابد خودش توضیح میده. و اضافه کرد که ممکنه بهت بگه که چیز مهمی نیست. چون علائم تیپیکال آرتروز رو نداری و فقط بعضیاش رو داری. مگر اینکه تا اون موقع علائمت تغییر کنه. درنهایت منظورش این بود که خیلی هم دلت رو خوش نکن که نتیجه ای از متخصص بگیری! جالبه که انقدر روی "درد نکشیدن" مریض تاکید دارن. من هم مریض نیستم لابد، مرض دارم صرفا.
چکار دارید خلاصه... این از سیستم درمانیشون، اونم از هواشون. درعوض سیستم درمانی مجانیه برای شهروندان. حالا اگه شما انقدر تو نوبت موندی که کار از کار گذشت، اوپس! پیش میاد دیگه...عوضش پول ندادی. بیخود نیست پولدارهاشون میرن امریکا برای دوا درمون. فکر کن یه عمر مالیاتهای آنچنانی میدی برای اینکه بیمه رایگان بگیری (و البته از حق نگذریم، بازنشستگی هم دارن) بعد موقع استفاده ضروری از بیمه که میشه، باید بری امریکا و کلی پول خرج کنی. و خیر، اینجا سیستم درمانی کلا دولتیه و بخش خصوصی نداره و مجبوری بمونی تو صف، میفهمی؟
No comments:
Post a Comment