سال دوم با همه فراز و نشیب هاش تموم شد بالاخره. نمره هام رو امروز گرفتم. همه شون خوب شد و خوشحالم از این بابت.
همه میگن که سال دوم از همه ش سخت تره، خدا رو شکر که بخیر گذشت. ترم تابستونی نسبتا فشرده هفته دیگه شروع میشه. این یه هفته هم نشد برم پیش بچه ها از بس که بلیت گرونه لامصب. کانادا کلا چهارتا شهر به دردبخور داره، اونا هم چهار طرف کشور پخشن، نه میشه با اتوبوس رفت، نه قیمتهای هواپیما مناسبه!
هیچی دیگه، موندم همینجا. فرم های مختلف پر میکنم، سعی میکنم کتابهای غیرقابل استفاده رو بفروشم آنلاین. امروز شنا رو شروع کردم و امیدوارم ادامه ش بدم. با درد مفاصل سر و کله میزنم همچنان. همه کارها با کامپیوتره خوب، معلومه خوب نمیشه. فیلم دیدن دیگه تقریبا تنها کاریه که تایپ لازم نداره. زانو درد هم اضافه شده بابت اون چند روز آخر که روی زمین نشستم درس خوندم، هنوزم خوب نشده. هوا سرد و ابری و باده، با این زانو ترجیح میدم پیاده روی هم نرم فعلا.
هی گفتم تعطیل میشم میشینم کلی فیلم میبینم، هنوز که هیچی به هیچی. نمیتونم انتخاب کنم چی ببینم. هی میترسم یه چیزی انتخاب کنم و خوب نباشه و وقتم تلف شه (انگار بقیه وقتا دارم اورانیوم غنی میکنم!!).
باید یه عینک شنای خوب بگیرم که بتونم بیشتر شنا کنم، دو سه ساعت مثلا. تنها تفریح سالم مجانیه فعلا (یکی دیگه پولش رو داده قبلا البته!). هی میگن حالا تعطیل شدی یه کار جدید بکن، انگار چقدر آپشن وجود داره مثلا. تفریح مال آدمیه که سرکار میره.
حالا دارم دنبال کار میگردم. بلکه اقلا خرج بلیت دفعه دیگه دربیاد.
باید برای امتحان جامع آخر هم کم کم اطلاعات جمع کنم و شروع کنم به درس خوندن. باز کنکوری شدم :)
همه میگن که سال دوم از همه ش سخت تره، خدا رو شکر که بخیر گذشت. ترم تابستونی نسبتا فشرده هفته دیگه شروع میشه. این یه هفته هم نشد برم پیش بچه ها از بس که بلیت گرونه لامصب. کانادا کلا چهارتا شهر به دردبخور داره، اونا هم چهار طرف کشور پخشن، نه میشه با اتوبوس رفت، نه قیمتهای هواپیما مناسبه!
هیچی دیگه، موندم همینجا. فرم های مختلف پر میکنم، سعی میکنم کتابهای غیرقابل استفاده رو بفروشم آنلاین. امروز شنا رو شروع کردم و امیدوارم ادامه ش بدم. با درد مفاصل سر و کله میزنم همچنان. همه کارها با کامپیوتره خوب، معلومه خوب نمیشه. فیلم دیدن دیگه تقریبا تنها کاریه که تایپ لازم نداره. زانو درد هم اضافه شده بابت اون چند روز آخر که روی زمین نشستم درس خوندم، هنوزم خوب نشده. هوا سرد و ابری و باده، با این زانو ترجیح میدم پیاده روی هم نرم فعلا.
هی گفتم تعطیل میشم میشینم کلی فیلم میبینم، هنوز که هیچی به هیچی. نمیتونم انتخاب کنم چی ببینم. هی میترسم یه چیزی انتخاب کنم و خوب نباشه و وقتم تلف شه (انگار بقیه وقتا دارم اورانیوم غنی میکنم!!).
باید یه عینک شنای خوب بگیرم که بتونم بیشتر شنا کنم، دو سه ساعت مثلا. تنها تفریح سالم مجانیه فعلا (یکی دیگه پولش رو داده قبلا البته!). هی میگن حالا تعطیل شدی یه کار جدید بکن، انگار چقدر آپشن وجود داره مثلا. تفریح مال آدمیه که سرکار میره.
حالا دارم دنبال کار میگردم. بلکه اقلا خرج بلیت دفعه دیگه دربیاد.
باید برای امتحان جامع آخر هم کم کم اطلاعات جمع کنم و شروع کنم به درس خوندن. باز کنکوری شدم :)
No comments:
Post a Comment