جون من بالا اومد و اين صفحه بالا نيومد. مملكته به قرآن!
شب جمعه ست و صداي من رو از مملكت عزيزمون مي شنويد(به زور)
هواي بسيار مطبوع سرده (طبيعيه كه وقتي نشستي تو خونه سرما مطبوعه)
بيرون سوز بلانسبت سگ كشي داره البته. ما كه همه آرزوهامون به فنا رفت، حالا فردا صبح بزنيم بريم يه جايي كه برف نديده از دنيا نريم اقلا.
همين ديگه
آها، اينم بگم. دلم خنك شد كه اين آخر هفته و علی الخصوص (درست نوشتم؟) *اين شب جمعه اينجام و هي حرص نمي خورم كه چرا فيس بوك و توييتر مردن و هيشكي هيچ جا نيست. بزار يه دو روز هم من نباشم بلكه جاي خاليم رو احساس كنن.آمين
* اینو غلط نوشته بودم.خاک بر سرم!