من این حروف نوشتم، چنان که غیر ندانست
؛
تو هم ز روی عنایت، چنان بخوان که تو دانی
Wednesday, January 13, 2010
29.
صبح که از سر کار برگشتم هوا هنوز تاریک بود و یه کم هم سرد خزیدم زیر پتو،وسط تخت. مچاله شدم، انقدر که زانوهام توی صورتم بود از وقتی رفتی انعطاف پذیریم زیاد شده
No comments:
Post a Comment