Monday, November 25, 2013

3398. Self efficacy


امروز كلاس تئوري درباره "خودكارآمدي" بود. به نظر من بهتره بهش بگيم "خودكارآمدبيني"، ولي خوب وقتي ديكشنري رو مينوشتن كسي از من نظر نخواست. 
معنيش اينه كه اعتقاد داشته باشي كه ميتوني فلان كار رو انجام بدي. يه كم با اعتماد به نفس فرق داره، اعتماد به نفس يه كم كلي تره و به تصوير كلي شخص از خودش برميگرده. مثال استاد اين بود: اعتماد به نفس خودش رو بالا ميدونه ولي مثلا درمورد كاري مثل أسب سواري يا به قول خودش رانندگي بعد از سيزده سال، از نظر خودكارآمدي از يك تا ده، در نقطه ٣و٤ ممكنه بايسته. قرار شد يه سري ليست برامون بخونه و ما بريم توي صف يك تا ده جلوي كلاس هرجا كه فكر ميكنيم بايستيم. ليست شامل اين موارد بود: أسب سواري، نصب تابلو روي ديوار(باجزييات)،  رانندگي، موفق شدن در دانشگاه، آدم خوبي بودن. من هم برخلاف انتظارم از اول تا آخر تو قسمت ٨ تا ده ايستادم! يكي دو قدم جا بجا ميشدم گاهي. وقتي خوند "بيئينگ ئه گود پرسن"، يه كم همه جا خورديم، چيزي نبود كه تعريف يا نتيجه بيروني مشخصي داشته باشه. من سر جام ايستادم، در توجيهش هم گفتم: خوب قابليتش رو دارم، حالا اگه الان نيستم اون بحثش جداست (من جدي گفتم، نميدونم چرا بقيه خنديدن!) 
براي ما مهمه چون باعث ميشه به تواناييها و مهارتهايي كه ياد ميگيريم إيمان داشته باشيم و اعتماد كنيم به خودمون. براي مريض ها مهمه چون اگر باور داشته باشه كه ميتونه مثلا سيگار رو ترك كنه، يا لايف استايلش رو تغيير بده، خيلي كمك ميكنه كه كنترل كنه بيماريش رو. مثلا يه كسي ميگه: آره من ميتونم سيگار رو ترك كنم، كارهاي سخت تر از اين رو انجام دادم. يا يكي ميگه، من نميتونم بعد از غذا شيريني نخورم، سالهاست اين كار رو ميكنم و "هيچ وقت يه عادت طولاني رو ترك نكردم تا حالا". 

پ.ن. دستاورد دومم هم اين بود كه فهميدم اين قصه هاي "به مريض گوش بدين" و اينا رو فقط برا ما ميگن انگار. من امروز رفتم دكتر، اصلا گوش نداد چي ميگم! يه فيزيوتراپي نوشت، تازه اونم به زور من. خودش كه إصرار داشت چيز مهمي نيست (معلومه، دست تو كه درد نميكنه لامصب!) كلا دارم از سيستم پزشكي كانادا نااميد ميشم. فقط خوبه براي وقتي كه تصادف وحشتناك كرده باشي يا سكته كرده باشي، در بقيه موارد بايد بموني تو نوبت تا كپك بزني!
گوش هم ميداد آخرش فوقش ميخواست بگه استرس نداشته باش ديگه. خسته نباشه!
 زودتر  بيان از ايران قرص بيارن برام... 

No comments: