Sunday, July 31, 2011

1087. علیمردان خان و بابا بزرگش




میگه ریاضیش که خوب شده. انشاش خوب نبوده که اونم هیچکدوم انشا تون خوب نبود.
خوب پدر جان میخوای طرف نوه ت رو بگیری چرا ما رو خراب میکنی حالا؟!

حالا بقیه ی درسامون که خوب بود خیلی خبر داشتی شما؟ خوبه که هر چند وقت یه بار از من میپرسیدی کلاس چندمی راستی؟ (انگار که 13 تا بچه داشت! خوبه که فقط من مدرسه ای بودم ها!). هیچ وقت نفهمیدی که من همه کتابای توی کتابخونه ت رو خونده بودم، حالا هی میای چهارتا بچه جغل رو دانشمند صدا میکنی و پز بچه های مردم رو میدی...
والله به قرعان...
از ما که دیگه گذشت، به دل هم نگرفتیم، شما هم درست نشدی که نشدی که نمیشی. بیخیال...

پ.ن. قربون این پسرک تخس م برم که فقط بابابزرگش اینقدر خرابکاریهاش رو ماستمالی میکنه. خوبه که خوش ن باهم



No comments: