کتابای کت و کلفتی که خریدم بدجوری دارن برام شاخ و شونه میکشن. انقدر ترسناکن که هنوز جرات نکردم پلاستیکشون رو باز کنم حتی! با این وضعی که اینا برنامه ریزی کردن، تا آخرش ما (اقلا) یه ترم عقبیم! هفته پیش رو خیلی جدی هفته اول درسها حساب کردن و براش درس تعریف کردن. اینه که الان هم مال اون هفته رو باید بخونیم هم مال این هفته رو. کلی هم برامون میل زدن که پرینت کردم و باید بخونم. انقدر زیادن که نمیدونم از کجا شروع کنم. استرس و خستگی دست به دست هم دادن و وا رفتم حسابی!
همه کاغذا رو ریختم روی زمین و اومدم بخوابم. دیگه تو اتاق جا نیست که تکون بخورم. دارم وسط یه عالمه کاغذ غرق میشم!
باید آی پد بگیرم...
No comments:
Post a Comment