افكار پراكنده يك ژوكر
من این حروف نوشتم، چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت، چنان بخوان که تو دانی
Monday, September 10, 2012
3227.مگر به خواب بينمت
بعد از مدتها به خوابم اومد و تنها بود و مهربون بود...
انقدر كه دلم خواست هيچ وقت بيدار نشم. انقدرعجیب بود كه تقريبا مطمئن بودم لابد مُردم!
البته كه برام مهم نيست اصلا...
پ.ن. عجب شروعي براي يك هفته!
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment