جمعه اینجا کنسرت ستار ه، برای کمک به زلزله زده ها.
یک ماه پیش یکی از خانومهای دست اندرکار این برنامه که دوست عمو اینا هستن، از من دعوت کرد که مجری این برنامه باشم! خوب راستش ما فقط یک ساعت تلفنی صحبت کرده بودیم و عکسهای فیس بوکم رو دیده بود و به قول خودش فکر کرده بود که چون من مهماندار بودم گزینه خوبی محسوب میشم برای اینکار. گفته بودم که من تاثیر اشتباه روی مردم میذارم! از اون اصرار و از من انکار... خوب شد که قبول نکردم، وسط این بلبشوی درسها همین کم بود فقط.
ولی دوست دارم کنسرته رو برم، ستار رو دوست میدارم، خاطرات کودکی من با آهنگهایی که آرش ازش میخوند شکل گرفته، اصلا خودش هم حس آرش رو بهم میده، جوونیاش شبیه ستار بود به نظرم. اگه برم جاش خیلی خالی خواهد بود...
اگر درسام رو خوب بخونم شاید برم.
No comments:
Post a Comment