و همچنان من هستم و برقی که نیست
امشب زیاد نبود، نیم ساعت تا چهل دقیقه
وقتی در کمال بی نیازی از برق دوش گرفتم و چای درست کردم وکمی تا قسمتی هم حاضر شدم (باید برم سر کار به زودی)
و برای اولین بارنشستم این دی وی دی های فرندز رو افتتاح کردم که دیگه برق اومد.
یه کم ناراحت شدم فکر کنم. داشتم محک می زدم ببینم چقدر می تونم دووم بیارم و به کارهام برسم.
بدیش اینه که اینترنت هم وابسته به برقه. خوب شد لپ تاپ برق داشت.
خاک بر سر ها اقلا اعلام هم نمی کنن. دیشب توی روزنامه خوندم که 90% مشکل برق حل شده! یعنی اگه می گفت 99% هم حل شده بازم اون 1% گریبان من رو می گرفت لابد.
پ.ن. شمع و گل و پروانه حالا شده شمع و موس و لپ تاپ!
No comments:
Post a Comment