من این حروف نوشتم، چنان که غیر ندانست
؛
تو هم ز روی عنایت، چنان بخوان که تو دانی
Saturday, January 14, 2012
3001. شود اما به خون جگر شود
نرود خاطره ی هیچ تماسی از دست نرود خاطره ی سرخ شرابی از ذهن نرود از سر من یاد جوانی با تو نرود حجم تو از خاطره ی کوچه، اتاق نرود طعم لبی جا مانده، نفس باغ اناری با حوض
No comments:
Post a Comment