Friday, April 27, 2012

3116. ژوكر در المپيك



جيم رفتن رو دوباره شروع كردم ( يه ده روزي اعصاب نداشتم، نرفتم، بهانه امتحان هم بود) چند روزه دوباره ميرم، خوبه به نظرم. و سه روزه كه استخر هم ميرم. ديروز يكساعت و ربع جيم بودم و بعدشم نيم ساعت شنا (٤٠٠ متر). به خودم اميدوار شدم.
دوستي دارم كه شناي نسبتا حرفه اي كار ميكنه سالهاست. برام يه برنامه تخصصي فرستاده در حد لاليگا كه از امروز شروع كردم، با ٧٥٠ متر (٦٥ دقيقه، بدون توقف بيشتر از دو دقيقه) گفته براي دوماه، ولي امروز كه اذيت نشدم، ممكنه بعد از دو سه هفته تغييرش بده يه كم.
تو استخر داشتم فكر ميكردم كه مامان چه حوصله اي داشت كه با اون همه مشكلات هميشه به فكر اين بود كه تابستونها براي من كلاس شنا پيدا كنه حتما. حالا بهش خبر بدم كه اين يكي رو مث آدم دارم استفاده ميكنم ازش، يه كم دلش خوش بشه اقلا.
تابستون ٨٥ كه با دخترک مربي گرفتيم و بالاخره همه شناها رو اصولي ياد گرفتم. اون مفيد ترين تابستونم بود: هر روز صبح ها چهارساعت كلاس فرانسه و بعد از ظهرها اقلا يه روز در ميون استخر. احساس خوبي داشتم، احساس كار مفيد كردن!
چقدر روده درازي كردم باز طبق معمول! فقط خواستم بگم اگه شنيدين قهرمان بعدي شناي المپيك يك ايرانيه از تيم كانادا، تعجب نكنيد.

پ.ن. احتمالا يه روز درميون جيم و شنا بايد تركيب خوبي باشه. مربيم كه اين طور ميگه. ببينم بالاخره زورم به اين شكم ميرسه يا نه!

No comments: