برنامه کسل کننده ای بود. ینی لوس بود نه کسل کننده. اولش هم باید اسمهامون رو مینوشتیم روی یه برچسبهایی و میچسبوندیم روی لباسمون! قشنگ یاد مهدکودک افتادم ها! فقط کم مونده بود بگن یکی یکی بیاید جلو وایسین خودتون رو معرفی کنید!
یه عالمه آدم اومدن خودشون رو معرفی کردن که آخرش هم یادم نموند کی چکاره ست. یه کم موزیک و یه کم هم رقص و مسخره بازی. من همش با موبایلم آن لاین بودم و سرم به کار خودم بود. نهار هم بود البته که من نخوردم و بعدش هم یه سردرد اساسی گرفتم. کلا روز نسبتا مزخرفی بود. کلی سرپا بودم و این ور اون ور رفتم. کمرم درد میکنه. این ورزش رو بدجوری ول کردم... تنها خوبیش این بود که همه کارت هایی رو که لازم بود گرفتم.
فردا orientation داریم. ساعت 11 صبح! امشب دیگه باید زود بخوابم.
یه عالمه آدم اومدن خودشون رو معرفی کردن که آخرش هم یادم نموند کی چکاره ست. یه کم موزیک و یه کم هم رقص و مسخره بازی. من همش با موبایلم آن لاین بودم و سرم به کار خودم بود. نهار هم بود البته که من نخوردم و بعدش هم یه سردرد اساسی گرفتم. کلا روز نسبتا مزخرفی بود. کلی سرپا بودم و این ور اون ور رفتم. کمرم درد میکنه. این ورزش رو بدجوری ول کردم... تنها خوبیش این بود که همه کارت هایی رو که لازم بود گرفتم.
فردا orientation داریم. ساعت 11 صبح! امشب دیگه باید زود بخوابم.
سرم داره میترکه...
No comments:
Post a Comment