Tuesday, April 09, 2013

3271.



"کلید خوشبختی تان را در جیب کت دیگری نگذارید"، میرن میدن خشک شویی، گم و گور میشه بدبخت میشید میرید.

روابط انسانی واقعا خیلی پیچیده ست. گاهی با خودم فکر میکنم حوصله ش رو دارم واقعا دوباره شروع کنم؟ نمیدونم...
ملت عاشق و معشوق بودن و انقدر زوج مناسب و اینا ، جدا شدن، حالا مثلا تو خیلی هنرمندتری از اونا؟  بعد میگم خوب جدا شدن که شدن. زندگی که به آخر نمیرسه. وقتی خوشحال نیستن باید جدا بشن. (چه منطقی شدم حالا!)
 وقتی بیرون گود ایستادی گفتن این حرفا راحته. ولی برای من که یه بار از این وادی گذشتم، قبولش زیاد سخت نیست که "این نیز بگذرد"...
لطف نکنید، فداکاری هم نکنید. خودتون باشید. اندازه ای مایه بذارید برای کسی که وقتی تموم شد منتی سرش نذارید. اگر کاری براش کردین بخاطر دل خودتون باشه.مخصوصا بابت اینکه کسی رو دوست دارید فکر نکنید دارید بهش لطف میکنید!  من کار خاصی برای کسی نکردم. همون چیزی که از دستم برمیومده صرفا. هیچ وقتم فکر نکردم که این کار رو بکنم به جاش بعدا اون هم فلان کار رو بکنه.  اگرم کسی براتون کاری کرد قدرشناسیتون رو نشون بدید، احترام به خودتونه.
از کجا به کجا رسیدم! همین دیگه...
آها نکته آخر(اند آی کنت امفسایز دیس مور) : حرف بزنید باهم. حرف بزنید حرف بزنید حرف بزنید. میخواید مشکلاتتون رو حل کنید؟ حرف بزنید. لجبازی و سکوت فایده نداره. میخواید جدا بشید؟ حرف بزنید و تمومش کنید. نگران نباشید، هیشکی نمیمیره با نبودن کسی... رابطه از روی دلسوزی فایده نداره . به نفع هیچ کس هم نیست.



No comments: