سر درده به صورت موج سینوسی از اول صبح شروع شده و فراز و نشیب داره. چشمام هم درد میکنه. تمام صورتم درد میکنه از بس فکم رو محکم به هم فشار دادم و میدم و نمیتونم کنترلش بکنم!
اصلا امتحان آناتومی بره به جهنم. امشب هم زود میخوابم که اقلا مریض نشم دم مسافرت.
این مزخرفات کجاش آناتومیه آخه؟! همش بیولوژیه... آناتومی توی درس معاینه رو خیلی بهتر از این مزخرفات یاد گرفته بودم. در همون حد کاربردیش خوبه دیگه. ساز و کار تک تک سلولها به چه درد من میخوره؟!
تابستون بَرش میدارم و مثل آدم میخونم یادش میگیرم دیگه. فوقش نمیتونم برم ایران که اونم مهم نیست. کاش مامان میومد اقلا تابستون، دیگه خیالم راحت میشد و انقدر عذاب وجدان نرفتن نداشتم.
هفته دیگه این موقع دارم یه نفس نسبتا راحت میکشم! البته نه، دارم در به در دنبال اینترنت میگردم که نمره های لعنتی رو چک کنم لابد...
No comments:
Post a Comment