بشقابهای مربع سفید و سیاه .وکاسه های کوچولویی که بعدا برای سفره هفت سین به جمعشون اضافه شدن
اون رو تختی سفید با گلهای گنده مشکی که از سه سال پیش که من رفتم همون اولِ show room بود و هنوزم همونجاست!
IKEA هم واسه ما خاطره ساز شده! من که اصلا رفته بودم یه چراغ بخرم فقط. نمیدونم چرا گم شدم و سر از اون قسمت درآوردم. اَه
داشتم غر میزدم که " لعنت به این شهر که هر طرفش خاطره ست" (حالا خوبه که زیاد هم بیرون نمیرفتیم). بعد با خودم فکر کردم : نه که وقتی خونه هستی اصلا خاطره بازی درکار نیست... به شهر بدبخت چه مربوطه
No comments:
Post a Comment