Wednesday, June 22, 2011

1032.



خوابم میاد و حوصله م نمیاد...


ظاهرا برای دو تا رشته قبولم کردن که دومیش رو نفهمیدم چیه، بازم خوبه خواهرجان یه نگاهی انداخت و دیدش. من که اصن همون اولی رو دیدم فقط از بس که حواسم جمع ه! اونم یه چیزی MANAGEMENT ه... مهم هم نیست زیاد، میرم اونجا تغییرش میدم.
احتمالا برنامه مسافرت جولای مالید رفت. باید همین دور و بر باشم که اگه سفارت صدام کرد بتونم برم. نمیشه برم اون سر دنیا و هی استرس داشته باشم که چی میشه. فکر کنم مرخصیم رو کنسل کنم. خیلی دوست داشتم این سفر رو برم. فکر کن که همه چی رو کنسل کنم و بعد کانادا هم بهم ویزا نده! آی میخندیم...
حالا شرکت هم همین الان مهربون شده و تحویل میگیرن راه به راه. فکرکنم بو بردن میخوام برم! امروز اس ام اس زدن نظرت رو درباره فلانی برامون بفرست (برنامه SENIOR UPGRADE دارن ظاهرا). بعدشم پیغام دادن فلانی! فلان روز میتینگ ه، لطفا تشریف بیار... همین دَمِ آخری نظرات ما یه دفعه مهم شد!


همچنان خوابم میاد و حوصله م نمیاد...


No comments: