لب تاپم از اغما دراومد خوشبختانه. شب که داری از چند روز بیخوابی بیهوش میشی وقت چندان مناسبی برای آپ دیت کردن ویندوز نیست که وسطش بزنی یه کاری بکنی (واقعا یادم نیست چکار، خاموشش کردم یا چی یا خودش ارور داد و قاط زد) بعد 13 ساعت حرص بخوری و نگرانش باشی (حتی در تمام مدت خواب 10 ساعته، تهِ فکرم بود!). فعلا که بخیر گذشت.
امروز اینجا تعطیله همونطور که گفتم (معراجه یا مبعثه یا همچین چیزایی) بعله، ما هم لانگ ویکند داریم، چی فکر کردین؟
دوشنبه باید پرواز رو بپیچونم برم سفارت، اگه تعطیل نباشه. روز ملی امریکاست و قاعدتا نباید ربطی به سفارت کانادا داشته باشه، امیدوارم. امروزرو هم توی سایت سفارت توی لیست تعطیلاتشون نذاشته بودن ولی چون بقیه سفارتها تعطیل بودن، ترجیح دادم ریسک نکنم اینهمه خدا کیلومتر برم تا ابوظبی بعدشم دست از پا درازتر برگردم! تلفن و ایمیل هم که جواب نمیدن، چه توقعاتی دارین واقعا!
خوب خوابیدم در عوض، مثل سنگ. دوبار بیدار شدم قرص خوردم و دوباره خوابیدم. خیلی چسبید، کم و بیش هم خوابهای خوبی دیدم نسبتا.
No comments:
Post a Comment