Wednesday, January 26, 2011

843.




دیروز پرواز تهران 2 ساعت تاخیر خورد بخاطر اینکه اشتباها سوخت زیادی زده بودن و تخلیه سوخت هم خیلی طول میکشه و چندان هم توصیه نمیشه. (لازم به دکر است که یکی از مشخصه های پروازهای ما آن تایم بودنشونه و گاهی حتی بیفور تایم). حتی مسافرها اومدن تا پای هواپیما و برشون گردوندن توی سالن. هواپیما رو عوض کردیم و این دفعه مخزن اکسیژن توی کابین خلبان مورد داشت و وقتی عوضش کردن مخزن جدید نشتی داشت و دوباره عوضش کردن و هرچی من گفتم بابا اینا همش نشونه ست که ما نباید این پرواز رو انجام بدیم، هیچ کس گوش نکرد. پرواز هم پُر بود و من با توجه به سابقه مسافرهای ایران به کاپیتان التماس میکردم که بزاره من برگردم و اصلا حوصله غر و لوند (در این حالت البته داد و بیداد) مسافرها رو نداشتم. خلاصه نهایتا مسافرها اومدن و در نهایت ناباوری بنده، از همیشه خوش اخلاق تر بودن! فقط دو سه نفر خیلی خونسرد و محترمانه سوال کرن که چی شده بود. بعدا فهمیدم که توی فرودگاه حسابی گرد و خاک کرده بودن و کار به دخالت پلیس کشیده که البته خوب کاری کردن. چون پرسنل فرودگاه به شدت بی مسوولیت هستن و وقتی مشکلی پیش میاد غیبشون میزنه. ظاهرا همه این دوساعت مسافرها رو با وعده ی پنج دقیقه و ده دقیقه الاف کرده بودن به طوریکه حتی دستشویی هم نذاشته بودن برن! توی فرودگاه بهشون گفتن مشکل فنی (!) پیش اومده و بنابراین وقتی دیدن که هواپیما عوض شده کلی خیالشون راحت شده.
دیروز پرواز هم رفت و هم برگشت 100% پُر بود و بسیار هم بیزی بود و وقت سر خاروندن هم نداشتیم ولی واقعا یکی از بهترین پروازهای تهرانی بود که تا حالا داشتم! (البته چندتا مسافر بد غلق ثابت داریم که خوشبختانه هیچ کدومشون نبودن).
نتیجه اخلاقی اینکه ظاهرا ما ایرانیها وقتی مشکل خاصی نیست هی نق و نوق میکنیم و بهانه میگیریم ولی وقتی واقعا مشکلی پیش میاد ساکت میشیم و منفعل!

این بود انشای من درباره یک روز پر مشغله


No comments: