من این حروف نوشتم، چنان که غیر ندانست
؛
تو هم ز روی عنایت، چنان بخوان که تو دانی
Thursday, January 27, 2011
850.
صبح که برگشتم هنوز هوا تاریک بود. کل این شهر خراب شده رو گشتم تا هوا روشن شد و من آخرش نفهمیدم این شهر آفتابش از کدوم ور درمیاد! خیر سرمون خواستیم عکس طلوع خورشید بگیریم... در عوض تا دلت بخواد غروبش از همه جا قابل مشاهده ست.
No comments:
Post a Comment