افكار پراكنده يك ژوكر
من این حروف نوشتم، چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت، چنان بخوان که تو دانی
Friday, March 23, 2012
3085. ديگه مهم نيست، باور كن
انقدر كه از خوابهاش خاطره دارم، از خودش ندارم!
از اول هم يه خواب بود همه چي، بعدش هم كه كابوس شد. مثل ديشب...
خداييش چهارتا فيلم ديدن و دوتا بار رفتن و تخته نرد زدن هم شد خاطره؟!!
خوبه كه خاطره نداشتيم و اينجوري الكي درب و داغون شدم...
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment