من هیچ وقت دویدن دوست نداشتم، مگر موقع بازی و خلاصه با یه هدفی. وگرنه اینکه مثلا شونصدمتر بدویی برای مسابقه یا امتحان به نظرم عذاب الیم بوده همیشه.
پیاده روی هم اصلا دوست ندارم. این آدمهایی که میرن پیاده روی برای سلامتی و کنترل وزن و این حرفا به نظرم خیلی ی ی ی ی فعال و با انگیزه و قابل احترام هستن. من در اوج چاق شدگی هم همچین استعدادی از خودم نشون ندادم...
بعد اون وقت خیلی خوشحال بودم که اینجا انقدر هوا نفرت انگیزه که بهترین بهانه ست برای پیاده روی نکردن بدون عذاب وجدان.
ولی الان چند روزه که فکر میکنم کاش یه کم هوا خوب بود و میشد برم بیرون راه برم و به دوووووور نگاه کنم، انقدر که چشمم درد میکنه از بس زل زدم به کامپیوتر.
فکر کن اگه این لپ تاپ بدبخت زبون داشت چی میگفت...
No comments:
Post a Comment