Friday, July 16, 2010

415. یک جا مانده از قرون وسطی





شما یادتون نمیاد
یه زمانی "سواچ بند فلزی داشتن" مسئله مرگ و زندگی بود





بعد من همون موقع* یه ساعت "فورتیس" خریدم که هیشکی اسمش رو هم نشنیده بود(هنوزم خیلیها نمیشناسن). هرکی هم میدید فوری میگفت : چرا سواچ نخریدی پس؟ و اینها به نظرم انسانهایی بسیار سطحی بودند اون زمان(!)
هنوزم همون ساعت رو استفاده می کنم و با ده تا سواچ خفن هم عوضش نمی کنم.خیلی هم باهم حال میکنیم. به پای هم پیر میشیم انشاالله
همچین موجود وفادار، ببخشید، بد پیله ای هستم من

من هیچ وقت هیچ چیزم شبیه همه نشد نمیدونم چرا. چندان تاسفی هم ندارم البته
شاید یه روز یه لیست بنویسم از چیزایی که بقیه داشتن و کارایی که میکردن ومن هی یه ساز جدا میزدم واسه خودم...



* دوازده سال پیش (این که چیزی نیست، هنوز خط کش 18 سال پیشم رو دارم و استفاده میکنم!)




No comments: