Tuesday, September 28, 2010

610.هذیاناتِ دو قدم مانده به بیهوشی






وقتی حقوقم میاد یه حس خوبی دارم و خستگیم درمیره
و البته این حس خوب نیم ساعت بیشتر طول نمیکشه!

هرماه هم شاکیم که : همش همین؟!
احساس میکنم حقوق ثابت داشتن خیلی کسل کننده ست. همین که فکر میکنی بیشتر کار میکنی حقوقت بیشتر میشه یه کم کار کردن رو قابل تحمل میکنه... هیجانش خوبه (البته نه وقتی که مرخصی داشتی و آخر ماه میبینی که چکها حسابت رو جارو کردن )

آدم وقتی هیچی نداره باید دلش رو خوش کنه که پول درمیاره اقلا. بعد کم کم این میشه هدف زندگیش.
اولویت زندگیم شده پول درآوردن و به همین منوال هم ادامه خواهد یافت...




No comments: