Thursday, March 18, 2010

131. از تهران





از تهران صدای من رو میشنوید. اینجا همه همسایه ها اینترنتشون رو سکیور کردن نامردا! در نتیجه بنده موفق به کانکت شدن نشدم تا الان. ضمنا به نظر میرسه که دوستان در چهارشنبه سوری به شدت مشغول جبران 22 بهمن بودن و وقت نکردن همه مهماتشون رو استفاده کنن. هر چند ساعت، صفیر ترقه ای به گوش میرسد!



امسال تمام وسواسهای سفره هفت سین و لباس نو کنار سفره موقع سال تحویل و خلاصه همه این برنامه ها رو بیخیال شدم.
خونه تکونی رو هم گذاشتم برای وقتی که برگشتم.
سفره هم نذاشتم، برای اولین بار. سالها سر گذاشتن سفره هفت سین با ماما جر و بحث داشتیم و من آخرش کار خودم رو میکردم و سفره رو می ذاشتم. امسال نه حسش هست نه علاقه ش . سال گذشته با اون سال تحویل عالیش به کجا رسید که حالا فکر کنم سال تحویل و سفره هفت سین مهمه؟!
عذاب وجدان دارم که دو هفته خونه رو ول کردم به امان خدا!

فردا صبح عازم جنوب هستیم.
سال نو همه مبارک.
امیدوارم امسال دیگه سال خوبی باشه...
صرفا امیدوارم، میگن خوبه




سال گذشته گفتم: تا باد چنین بادا

با خودم حرف زدم گویا

1389! با تو هستم، سعی کن سال خوبی باشی، اقلا سعی کن



تا بعد...اگر عمری باقی بود





2 comments:

Jozeph said...

سال خوبی داشته باشی

Joker said...

merci Jozeph, shoma niz ham