صبح که با اون فضاحت صِدام کردن وهلاک خواب پاشدم برم سرکار، اولین فکری که کردم این بود که عصر که برگشتم فوقش دیگه ساعت 7 میگیرم میخوابم! زهی خیال باطل...
نشستم هی اینجا چرت زدم ولی پانشدم برم مثل آدم بخوابم. حالا هم با دل درد (آخه نون و پنیر خوردن هم دل درد داره؟!) و موهای خیس میرم میخوابم و بعد هم هی غر میزنم که چرا سردردهام خوب نمیشه.
فردا صبح زود باز باید بیدار شم.
برم اقلا یه چایی بخورم بعدش تخت بخوابم شاید...
No comments:
Post a Comment