لپتاپم پکید...
از دستم افتاد.ظاهرش سالمه، مثل خودم
توش حسابی قر و قاطیه، بدتر از خودم.
از عذاب وجدان دارم میمیرم و از اون بدتر از بی اینترنتی!
هوا را از من بگیر، اینترنت و کامپیوتر را نه
ماکان بدجنس میگه خوب شد، باید از زندگی مجازی بیای بیرون.
حاشا و کلا
آدم وقتی اینترنت نداره زندگیش مرتب میشه اجبارا.
هرشب ۹-۱۰ خوابیدم و صبح هم زود بیدار شدم و رفتم سرکار
البته تمام مدت هم خواب پرواز دیدم و دیوانه شدم تا صبح!
۲ تا observation flight رفتم، مردم از استرس، ولی خوب بود خدا رو شکر.
پس فردا هم چک فلایت دارم.
wish me luck
اینترنت نداشتن خیلی سخته
ولی نه به اندازهٔ نداشتن و نبودن تو
تنها نکتهای که یکم قابل تحمل میکنه این روزهای پر استرس رو زنگ زدنت بود.
هرچند که من بیدلیل زنگ زده بودم و و جرات نکردم حرف بزنم و پشیمون هم شدم...
No comments:
Post a Comment