Wednesday, May 18, 2011

978.



خونه تمییز شد و کمر درد شروع! امروز بعد از هرگز مجبور شدم کیسه جارو برقی رو هم خالی کنم که این کار از خود جارو کردن هم بدتره. وسط کار بود و نمیشد بشورمش، در نتیجه با مقادیر متنابهی مصیبت خشک خشک خالیش کردم.
والله هزار سال پیش که من بچه بودم و جنگ بود و بدبختی بود، جارو برقیها کیسه کاغذی یه بار مصرف داشتن، مثل آدم وقتی پر میشد مینداختیش دور، انقدر هم خاک تو حلقت نمیرفت تا خالیش کنی. هی میگن علم پیشرفت کرده، پس کو؟ اینم شد پیشرفت آخه؟ حالا ما همه کارهامون در راستای حفظ محیط زیسته که همین یه قلم آسیب میزنه بهش؟ به فکر آبی که صرف شستنش میشه نبودن.

مقادیر اندکی از موجودات مجهول الهویه صغیرالسایز(!) به صورت جسته و گریخته مشاهده شدن که حالم گرفته شد و البته حال اونا رو هم گرفتم. تجربه نشون داده که من شریک خوبی نیستم، مخصوصا در زمینه شراکت خونه زندگی. امیدوارم اینا هم هرچی زودتر به این نکته پی ببرن و شرشون رو کم کنن.



No comments: