Thursday, May 19, 2011

981. عاقبت مزاحمت همینه



دارم فکر میکنم خونه م رو اجاره بدم به یکی از این دانشگاهها، برای کلاسای حشره شناسی شون!
در ادامه نا آرامیهای نشات گرفته از حضور مهمانان ناخوانده در منزل بنده، کشمکشها به آشپزخانه گسترش یافت. دلم خوش بود توی آشپزخونه خبری نیست مثلا، تازه نوعشون هم فرق میکنه، خوبه بال ندارن اقلا. کل کابینت رو خالی کردم و مقادیری خوردنی به سطل آشغال منتقل شد و مزاحمین عزیز شب خوبی رو در حضور حشره کش گذروندن. حالا باید کابینت رو تمییز کنم و وسایل رو بزارم سر جاشون، ضمن اینکه دوساعت دیگه باید شرکت باشم.
همین دیگه، غیر از این همه چی خوبه و منم خوشحالم که دارم میرم سرکارو هی تو خونه راه میرم بشکن میزنم و قر میدم الکی، اونم با آهنگهای غمگین هایده! گفتم قرصهام رو زیاد بخورم این چند روزه، یه مقداری شاد و شنگول با قضیه برخورد کنم و منطقی باشم و اینا. فکر کنم خیلی زیاد خوردم، اوور دوز کردم ظاهرا...


پ.ن. فیس بوکم همچنان دل به کار نمیده، دو روز ولش کردم به امان خودش، داره جفتک میندازه


No comments: