Friday, May 20, 2011

983. شهر امن ووووو اماااااااان است



به پسر رییسمون (طبعا بحرینیه دیگه) که همکارمون هم هست و هر هفته زرت و زرت پامیشه میره بحرین، میگم چه خبر؟ اوضاع چطوره؟ شلوغ پلوغه، نه؟ میگه نه، خبری نیست. میگم دو ماهه تو هی میگی خبری نیست! مطمئنی که تو اصن میری بحرین؟! به بچه های سوری مون میگم اوضاع چطوره؟ شلوغه؟ بزن بکشه؟ میگن نه، خبری نیست !!!! اون وقت از دوسال پیش تا حالا هرکی از من میپرسه ایران چه خبر، تموم شد دیگه؟ آروم شده اوضاع؟ خیلی جدی میگم نخیر، هنوز ادامه داره، هیچی تموم نشده، اوضاع هم کاملا آروم نیست و آتیش زیر خاکستره و این حرفا...
میگم نکنه واقعا هیچ جا هیچ خبری نیست و الکی جوگیر شدیم ما؟!

پ.ن. پسر بحرینیه میگه ما رو دیگه پرواز تهران و شیراز نمیفرستن بخاطر مشکلات پیش اومده. شماها هنوز پرواز بحرین میرید؟ تو دلم گفتم آره جون خودت، "بخاطر مشکلات پیش اومده"!!! پرواز تهران و شیراز دوتا پرواز پشت سر هم ه که جنابعالی خسته میشین انجامش بدین، به این بهانه پیچوندنش برات. اگه اینجوری باشه که ما ایرانیها رو کلا باید بفرستن هند فقط بسکه با همه دنیا مشکل داریم. بنده سالی دوبار هم پرواز کویت بهم نمیرسید، از وقتی روابط بد شده 4 دفعه رفتم کویت! اون یکی دوسال اول که هر هفته میرفتم مصر هیشکی یادش نبود که روابط ایران و مصر خرابه و اگه اتفاقی بیفته و مجبور شیم اونجا پیاده بشیم، بنده باید توی فرودگاه موندگار بشم...
اون دفعه که رفتم بحرین طبق معمول داشتم با مسوولای زمینی شرکتمون توی بحرین به فارسی خوش و بش میکردم که یواش بهم گفت با ما فارسی حرف نزدنید، هرکی فارسی حرف بزنه بهش گیر میدن، چند نفر رو هم گرفتن!


کلا الان ما در بهترین شرایط هستیم، در بهترین خاورمیانه... دلتون هم بسوزه


No comments: