Sunday, August 25, 2013

3358. A short review: Chicago


يكي از إشكالات مسافرت اينه كه تموم ميشه!
اين مدت حسابي مشغول بودم و وقت و انرژي (و اجازه) اينترنت بازي نداشتم. خوب بود اگر ميشد روزانه اينجا بنويسم، يه شبه سفر نامه كوتاه كه بدونم چه كردم. انقدر برنامه مختلف بود كه يادم نمياد همش!

بخش اول شيكاگو:  خيلي شهر قشنگيه. البته من فقط بالاشهرش رو ديدم كه تقريبا محل توريستيه و بيشتر هتلهاي درست و حسابي اونجان (Michigan avenue).  خيلي وسيع و تمييز و زيبا بود. تنوع آدمهاش جالب بود. آقايون خوشتيپ زياد بودن و صداي موسيقي jazz  شنيده ميشد. به موازات درياچه چندتا پارك بزرگ بود كه هر كدوم يه سري جلوه ويژه داشتن.  منظره آسمان خراشهاش در كنار درياچه بي انتهاي ميشيگان عالي بود. قايق هاي شخصي تفريحي زيادي توي درياچه بودن كه من رو ياد كارتونها و فيلمها مينداختن. 
روز اول آكواريومش و برنامه نمايش دلفين ها خيلي جالب بود. آفتاب همه چيز رو خوشرنگتر كرده بود. مردم سعي ميكردن نهايت استفاده رو از طبيعت ببرن، ظاهرا شيكاگو زمستونهاي خيلي سردي داره و به شهر بادها معروفه. 
روز دوم رو با يك برانچ فوق العاده شروع كرديم. گشت و گذار در خيابون north Michigan كه تقريبا معادل 5thAve نيويوركه.  ديدار از فروشگاه تيفاني و يك هديه قشنگ و غير منتظره. ديدار از برج signature. طبقه ٩٥ برج بار و رستورانه. رفرش كرديم و از اون بالا از منظره شهر و درياچه لذت برديم. برنامه شام  در يك رستوران جالب و متفاوت   در واقع يك fondu restaurant.رزرو شده بود: geja 's cafe.  شما فقط غذاي أصلي رو انتخاب ميكنيد، پيش غذا و دسر برنامه ش تقريبا مشخصه و با خودشونه. فوندوي پنير با يه سري نون و چيزاي ديگه كه يادم نيست(!) براي پيش غذا بود. غذاي أصلي مرغ و بيف و ميگوي خام با مقادير فراواني سبزيجات بود كه در يك قابلمه كوچيك روغن جوشان كه روي ميزت قرار داشت خودت ميپختيشون. دسر هم ميوه و كيك و مارش ملو با فوندوي شكلات. اولش كه شكلات رو مياره روش رو أتيش ميزنه و مارش ملو ها رو روش كباب ميكني. غير از اينكه غذاش واقعا خوب بود، بخش سرگرمي و فضاش هم خيلي عالي بود.
روز سوم به گشت و گذار در پارك ها، عكاسي و ديدن بناي bean گذشت. و سپس عازم فرودگاه شديم.... شيكاگو را دوست داشتم. 

No comments: