Wednesday, January 06, 2010

24. خواب



دیشب خواب عجیبی دیدم.
برگشته بودی ! مهربون بودی و چقدر برام عجیب بود این مساله!
این مدت هربار خوابت رو دیدم بهم بی توجهی می کردی(که خیلی از تو بعید بود)
این دفعه مهربون بودی مثل روزهای آخری که داشتی می رفتی. مثل همون روزها بغلم کرده بودی و بهم آرامش می دادی.
چقدر خوشحال بیدارشدم و چقدر بیرحمانه ولی منطقی بود تعبیرش.

این چند روزبه این فکر بودم که اگر کسی جای من رو برات بگیره فقط براش تاسف خواهم خورد, چون من جایی برات نداشتم .
یعنی واقعا اون شبیه منه؟ یعنی بازم دنبال دردسر می گردی؟!!!

دوست دارم خوب باشی و خوشحال, همین.


No comments: