Tuesday, September 20, 2011

2018. این نیز بگذرد، لابــــــد



عکسها روجمع کردم.
به ترتیب از بک گراند کامپیوتر، کیف پول، خونه و نهایتا هم از بک گراند موبایل.
بعد از دوسال و دو ماه و هرچی... خسته م از تقویم و تاریخ و زمان کلا
همه خوشحال شدن و لبخند رضایت میزنن
در و دیوار خونه با پوزخند بهِم خیره میشن، مثل کارتونهای بچگیمون که درختهای جنگل صورت وحشتناک داشتن و قهقهه میزدن...

خونه خالی ترسناک ...
ته دلم خالی شد، مثل هرباری که از پیشم رفت



No comments: