Tuesday, May 22, 2012

3130. Long weekend


وقتی که سر کار نری، لانگ ویکند و شورت ویکند چندان فرقی نداره. راستش من خیلی دیر فهمیدم که دوشنبه victoria day هست و تعطیله وگرنه شاید میشد برم مونترال.
هوا هم آفتابی بود و عالی. شنبه با مهتاب رفتیم یکی از جزیره های تورنتو، توی داون تاون. خیلی قشنگ و نزدیک بود. شاید وسط هفته ها هم برم از این به بعد. آفتاب گرفتیم، عکس گرفتیم. تاب بازی کردم بعد از هزارسال... خیلی خوش گذشت.
یکشنبه هم راه افتادم رفتم پارک (جنگل درواقع) پشت خونه رو یافتم. مث جنگلهای شماله، تازه قشنگتر. خلوت هم بود و آفتاب باحال. رنگ گرفتم نسبتا. باید هر روز برم. وسطاش اصطبل دارن و اسب و کلاس. رفتم کلاسشون رو هم دیدم. یه چهارساعتی واسه خودم پرسه زدم و عکس گرفتم. خعلـــــــــــــــــــــــــی چسبید. البته دیروز شنیدم که انقدرا هم امن نیست و اتفاقات زیادی افتاده توی این پارکها. بهتره وسط هفته و در ساعتهای خلوت نرم! راستش خودم هم همون روز یه کم ترسیده بودم، ولی خودم رو میزدم به اون راه.
دوشنبه هم  که کلی توی تورنتو برنامه بود و آتیش بازی توی ساحل های مختلف و مهتاب هم اتفاقا تعطیل بود، که منزل عمو جان دعوت بودیم و دیگه غیبتهام زیاد شده بود و نمیشد نرم... اینم از شانس ما!

عاشق این آسمون بلـــــــــــــــــــــــند و آبــــــــــــــــــی و همیشه آفتابی هستم
(عکس رو هم از عرشه قایقی گرفتم که داشت ما رو میبرد به جزیره)



No comments: