Friday, August 17, 2012

3200. از دست خودم به کجا پناه ببرم؟!



به شدت موودم داغونه. امروز دیگه واقعیت رو پذیرفتم. چند روزی که به خاطر بدن درد و تنبلی نرفتم ورزش کل سیستمم رو ریخته به هم ظاهرا.شاید پی ام اس هم بی تاثیر نباشه، نمیدونم. ولی خیلی وضعم خرابه. ورزش هم حتی حال ندارم برم. آیین نامه رو نخوندم هنوز، کتابایی که از مهتاب گرفتم نخوندم. فیلم حوصله ندارم ببینم، حتی عکس بازی هم نمیکنم (آخ آخ، کلی عکس باید آماده کنم بفرستم برای مامان!) عکسهای مونترال بیشترشون مونده. اینستاگرامم رو هم حال ندارم آپ دیت کنم، چه عکسهای خوبی هم گرفتم هفته پیش اتفاقا. همش نشستم روی تخت، توی اینترنت. که تازه اونم خبری نیست. حوصله ندارم لاک بزنم حتی، بعد هی توجیه میکنم که همینجوری خوبه اصن. چند روز هم لاک نداشته باشم ( الان بیشتر از یک هفته!). صبح ها که بیدار میشم تا دو سه ساعت توی تخت میمونم و هی فکر میکنم که باید پاشم دیگه، ولی نمیشم. گرمه. خیلی گرمه. از وقتی ورزش میکنم همش گرممه. کلافه میشم. به نظر همه هوا خوبه، ولی من نفسم بالا نمیاد!
خیلی ترسناکه. هفته دیگه ORIENTATION  داریم دانشگاه. هنوز که پاییز نشده، من چرا انقدر حالم خرابه؟!!!
از فردا صبح فلوکستین ها رو باید شروع کنم. نمیدونم تاریخشون گذشته اصن یا نه! فکر نکنم زیاد مهم باشه البته...


No comments: