Tuesday, September 25, 2012

3241.

نشستم سركلاس تغذيه و چشمام باز نميشه. رفتم صحبت كردم با مديرگروه (يا يكي تو همين مايه ها) درباره حذفش. تنها درسيه كه ميشه حذفش كرد! گفت حالا فكرات رو بكن، چون بايد تابستون حتما پاسش كني و نمره ش ممكنه دير بياد و بلا بلا بلا... داشتم فكر ميكردم برم خونه بخوابم و بعدش كارهاي كلاس فردا رو بكنم، بعد ديدم برم خونه هم نميشه خوابيد لابد. نمازخونه هم كه ندارن اينجا! درنتيجه عين احمقها اومدم سر كلاس، از بس قهوه خوردم و از استرس درسهاي فردا حالت تهوع گرفتم. اينم كه باز آناتومي و فيزيولوژي ه!
خير سرم داشتم تمرين ميكردم به كم خوابي عادت كنم، نميشه گويا... تا وقتي هم كه بقيه بيدارن من نميتونم بخوابم!
آدمی که نمیتونه خوابش رو کنترل کنه بهتره بره بمیره...

No comments: