Sunday, July 07, 2013

3326. اولين ها

وقتي كه دو سه سال پيش دخترك را در فرودگاه شارجه ديپورت كردند و با چشماني اشكبار از غصه كنسرتي كه از دست داده بود به خانه برگشت، بهش قول دادم كه اولين كنسرتش را باهم خواهيم رفت. ديروز به قولم وفا كردم. يك ساعت يكبار مرا ميبوسيد و تشكر ميكرد و ميگفت خاطره اولين كنسرت زندگيم برايم به يادماندني شد.
پ.ن. در پارك داونز ويو، روي چمنهاي نيمه خيس منتظر شروع برنامه بوديم و من به  ارديبهشت ٨١ فكر ميكردم و تجربه اولين كنسرتم، محمد نوري. همراه خانواده لاله اينها. شب فوق العاده اي بود. خوش حالم كه اولين تجربه دخترك هم به اندازه من برايش لذت بخش بود.

No comments: