Saturday, July 28, 2012

3188.

خوابيدن شده كابوسم!
نزديكاي آخرشب كه ميشه استرسم شروع ميشه: نكنه بخوابم و دوباره يه صدايي بياد و بيدارشم. صبح باز ساعت چند با يه صدايي از خواب ميپرم...
تقريبا بيشتر روزها همين جوريه. چرا من انقدر بدبختي دارم با خوابيدن؟ چطور وقتي تصميم گرفتم بيام اينجا فكرش رو نكرده بودم؟!
با صداهاي متناوب از خواب ميپرم و ديگه خوابم نميبره، ببره هم ديگه خواب درست حسابي نيست. وقتي اينجوري بيدارميشم تا ساعتها سر درد دارم. امروز كه اصلا سردرده تموم نشد!
قرص خواب خوب چي سراغ دارين؟ يه چيزي كه اعصاب رو از كار بندازه كه چيزي نشنوم. يه چيزي كه بدون نسخه بدن. يه چيزي غير از ديازپام و مشتقاتش. شراب و آنتي هيستامين جواب نميده. با خواب رفتن مشكل ندارم، مشكلم خواب موندنه.

يه ماه ديگه كه دانشگاه شروع شد بايد چه غلطي بكنم!
هي شارجه رو مسخره ميكردن كه خونه هاش پر از در و ديواره و حتي سالن هم در داره! والا خيلي هم خوب بود همونجوري

No comments: