Sunday, November 28, 2010

717.




اینم از آخرین پرواز این ماه. انقدر درب و داغونم که فکر دو روز تعطیلی عکس العملی بیشتر از یه لبخند بیحال درپی نداره. والبته با توجه به اینکه برنامه های روز تعطیل از قبل چیده شده و همیشه هزارتا کار هست که باید انجام بشه، نتیجه میگیریم که واقعا بیشتر از این هم ارزش ابراز احساسات نداره! مهمون داشتم چند روزی و خونه حسابی کثیف ه و یک روزی اساسی به خونه تکونی خواهد گذشت.
یک هفته ست که فکر آیفون خریدن افتاده توی سرم. مخابرات اینجا یه آفر خوبی گذاشته که گوشی رو قسطی میخری و کلی سرویس هم مجانی روش داره. خلاصه که حسابی وسوسه شدم. ماکان میگفت انقدر حساب کتاب نکن، برو بگیرش دیگه، you deserve it
حالا چند روزه دارم فکر میکنم به چه مناسبت I deserve it؟ ولی هنوز به نتیجه ای نرسیدم! هرچی فکر میکنم یادم نمیاد شق القمر خاصی کرده باشم که شایسته همچین ولخرجی ای باشه بخصوص که موبایلم هم حالش خوبه و دوسال و نیم بیشتر نیست که دارمش و کلا عادت ندارم چیزی رو تا کاملا نابود نشده عوض کنم یا کنار بذارم. یه جور عذاب وجدان تقریبا

فعلا برم یه چند ساعتی بمیرم شاید تو خواب یه جوابی بهم الهام شد. شایدم امروز برم بگیرمش و بعدا یه دلیلی برای این خاصه خرجیم پیدا کنم.



No comments: