Sunday, April 17, 2011

934. سرم خیلی سنگینه




خواب دیدم توی پروازم نشسته، به کویت! انقدر بی ربط بود که توی همون خواب هم میفهمیدم نمیتونه واقعی باشه، ولی هرچی زور میزدم بیدار بشم نمیشد که نمیشد. انگار چشمام به هم چسبیده بود. اصلا هم من رو نمیشناخت. فقط همین قسمتش درست بود. هی به خودم میگفتم: پرواز کوتاهه الان تموم میشه، الان تموم میشه... ولی هی کِش میومد انگار!
خیلی وقت بود خوابش رو ندیده بودم. نمیتونم بگم حس خوبی بود یا بد!
سرم خیلی درد میکنه...


No comments: