Sunday, April 17, 2011

935. روز به روز نفس کشیدن سخت تر میشه



خاک بر سر این کشورهای مسخره با اون قوانین مسخره ترشون که برگرفته از به اصطلاح کاملترین دین ه! که من خرس گنده هنوز نمیتونم مسوولیت یه نوجوون 15 ساله رو به عهده بگیرم و حتما باید با مامان باباش بیاد تا بهش ویزا بدن. بنده هم بوقم اینجا! تازه یارو میگه باید بیان، شاید بهشون ویزا بدن، شاید هم ندن و برشون گردونن. میگم قبلا اومدن و گرفتن. میگه بستگی به اون روز و اون آدمش داره! باز خوبه انقدر صداقت داشت راستش رو گفت...
یه بار من خواستم نقش خاله مهربون رو بازی کنم و یه کاری برای این بچه بکنم. اگه آخرش به کنسرتش رسید!





No comments: