Tuesday, January 24, 2012

3014. یک دو سه امتحان میکنیم، یک دو سه...




صبح نیمه خواب نیمه بیدار بودم و راضی از اینکه تونستم پنج دقیقه قبل از زنگ ساعت (موبایل) بیدار بشم. هنوز کامل چشمام رو باز نکرده بودم که صدای آژیر بلند شد یه دفعه. برق از سرم پرید. اولین فکری که ذهنم رسید این بود که این آژیر قرمزه وجنگ شده باید بریم پناهگاه! بعد یه دفعه یه صدایی پخش شد که میگفت دارن زنگ خطرهای آتیش رو امتحان میکنن و آژیر ها رو جدی نگیریم (نمیدونم این اسپیکرها کجان! توی خونه بود صدا، نه کریدور بیرون). خلاصه که گریپاچ کردم کلا اول صبحی...
تُف تو روتون که انقدر جنگ و نگرانی توی تک تک سلولهامون نهادینه شده لامصب.


پ.ن. یاد اون روز افتادم که با صدای smoke detector توی آشپزخونه از خواب پریدیم و با راکت تنیس زد بهش تا خاموش شد!



No comments: