Monday, July 05, 2010

364. بهترینِ بهترینِ من







آدم ها رو همونجوری که هستن صد درصد دوست نداشته باشین
بزارین یه کم سعی کنن، فکر کنن، امتحان کنن برای فهمیدن ذائقه تون
وگرنه زودتر از اونی که فکرش رو بکنید حوصله شون سر میره


من نتونستم، نمیتونم.
ولی شما قوانین بازی رو رعایت کنید
رابطه که یه طرفش بشه " قربون دست و پای بلوریت" باید فاتحه ش رو خوند.




" بهترین هر چه بود و هست
بهترین هر چه هست و بود
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهارها رسیده ام

نام تو اگر چه بهترین سرود زندگی است
من ترا به خلوت خدایی خیال خود
بهترین بهترین من خطاب میکنم
بهترین بهترین من "

2 comments:

Anonymous said...

چه جالب ژوکر جان
من تا به حال اینجوری بهش فکر نکرده بودم که حوصله شان از تلاش برای بهتر شدن ( نه به آنچه ما می خواهیم تبدیل شدن) سر می ره...

مرسی

Joker said...

منم خیلی اتفاقی و لحظه ای به این فکر رسیدم. برای همین زود نوشتمش.
راکد بودن خوب نیست. یه کم هیجان یه کم دقیق شدن گهگاه در یه سری جزئیات به ظاهر ساده، تغییرو تحول خوبی به وجود میاره