Saturday, July 10, 2010

390. آرزوهای...






گفت : دعا میکنم میلیاردر بشی، یه هواپیمای شخصی دوطبقه برای خودت بگیری. بعد چیکار میکنی؟
خواستم بگم میفروشمش میرم خارج! نگفتم

گفت: اگه این دعام برآورده شد سهم من چی میشه؟
گفتم: اون هواپیماهه رو میدم به شما. خودم میرم یه دِهی در کوههای آلپ که تا آخر عمرم هواپیما نبینم دیگه.



پ.ن. میگم حالا شاید بیچاره میخواست یه میلیارد نذری بده به من، اینم جواب بود من دادم؟
پ.ن.2. این آدم رو سه ساله که اغلب تو پروازهای تهران میبینم. پیرمرد خوش اخلاقی و بی ادعا و بی دردسریه. امروز فهمیدم میلیاردره. نمیدونم چرا با ما میاد؟ میخواد چرخ شرکتمون بچرخه لابد. خدا خیرش بده



No comments: