Friday, June 25, 2010

328. دست به دست کنید، بزنید تو سرش








یه سری آدم هستن که پای تمام پستهای مربوط به ج ن ب ش سبز یا موسوی یا همه موارد مربوط به اینها، تاکید میکنم: تمام پستها، کامنت میزارن که: کشتارهای دهه شصت رو فراموش نکنید، چرا موسوی ابراز ندامت نمی کنه درباره این مساله، اگه راست میگه چطور اون موقع هیچی نمی گفت ، قضیه اون کشتارها باید معلوم بشه، خودش مقصره ومواظب باشیم دوباره گول نخوریم و اصلا این آدم باید بره بمیره و ...

خیلی وقته میخوام به این آدمها بگم که : بکشید بیرون دیگه بابا از این سوژه تکراری. اه

همین جوری که به اون قضایا گیر نداده دهنش رو سرویس کردن و کلی هم انگ بهش زدن، حالا توی این هاگیر واگیر بیاد بگه که اون کار هم که در زمان ام ا م بوده و رییس جمهوری آقا، غلط بوده... هیچی دیگه رسما بگیرن ببرنش و خدمتش برسن.

بعد اون وقت مشکل شما حل میشه؟ اون آدمها زنده میشن یا مثلا انتقامشون گرفته میشه اینجوری؟
بالاخره باید یکی باشه که اقلا همین بیانیه ها رو بده دیگه. میخوام ببینم گزینه بهتری سراغ دارن اینها؟ مخملباف؟ سازگارا؟ کی؟


یه کم واقع بین باشین لطفا
الان وقت تسویه حساب نیست
هیچ کس هم یادش نرفته دهه شصت چه اتفاقی افتاد،انقدر حافظه تون رو به رخ بقیه نکشید



اینا رو ننوشتم که اونا بخونن که میدونم غیر از تک و توک دوستام کسی اینجا رو نمی خونه
نوشتم که دلم خنک بشه. خیلی وقت بود این مطلب داشت مغز و اعصابم رو می خورد
آخِیش



No comments: