Wednesday, June 13, 2012

3148. امنیت به خطر افتاده ی کانادا یا چه خبره اینجا واقعا؟


خیلی وقته میخوام این مطلب رو بنویسم ولی تنبلی نمیذاشت. همین جا این رو هم بگم که اتفاقاتی مشابه اینها در امریکا خیلی هم نادر نیست (حالا شاید نه به این شدت و سبعیت) ولی درمورد کانادا یه کم قضیه فرق میکنه. معمولا ضریب امنیتی کانادا بالاتر شناخته میشه و جو آرومتری داره. ولی خوب ماجرایی هم اگر اتفاق میفته حسابی خاص ه!
این مطلب رو حتما شنیدین. در هفته های اخیر سر و صدای زیادی به پا کرده. در اینکه این جناب لوکا مگنتا یک جانی روانی خطرناکه که شکی نیست. به هرحال تجاوز به یک جسد نصفه نیمه چیزی فراتر از یک وحشی گری عادی به نظر میرسه، فرستان اعضای بدن به کنگره های مختلف هم که داستانیه برای خودش.
ولی من اینجا میخوام یه مسئله دیگه رو مطرح کنم: ماجرای کارلا هومولکا. زنی که با همدستی شوهرش چندین مورد تجاوز و قتل رو مرتکب شدند، از جمله خواهر خودش! بعد رفت زندان و بعد از فقط دوازده سال  با مدرک لیسانس روانشناسی (!) از زندان آزاد شد (مردم مالیات میدن تا جانی ها در زندان از امکانات مناسب رفاهی و تحصیلی مجانی برخوردار باشن)، حالا حسن رفتار یا هر دلیل احمقانه دیگه ای. ازدواج کرد ( نمیدونم طرف چه فکری کرده که با این ازدواج کرده، بعید میدونم خیلی حالش خوب باشه اون هم) و بچه دار شد. یعنی ژنهای یک آدم خطرناک توسط سه تا بچه ش تکثیر شده و ادامه پیدا خواهد کرد. متاسفانه بچه دار شدن یکی از مهمترین مسائلی ه که هر جونوری بدون هیچ مجوزی میتونه انجام بده! آدمی که یه خواهر خودش هم رحم نکرده چطور صلاحیت بچه دار شدن و تربیت سه نفر دیگه رو باید داشته باشه؟! غیر از احتمال مشکلات تربیتی، این بچه ها بالاخره وارد جامعه میشن و از ماجراهای مادرشون مطلع میشن. تغییر نام خیلی هم نمیتونه موثر باشه احتمالا، با بروز هر فاجعه ای یک دور نام این آدم دوباره سرزبون می افته. این بچه ها در مدرسه و جامعه بخاطر سابقه مادرشون مورد تمسخر همسالانشون قرار میگیرن و مشکلات روحی زیادی هم براشون پیش خواهد اومد قطعا ( اگر مادرشون تصمیم نگیره اونها رو بکشه!). در نتیجه سه تا انسان با ضربه های روحی و ژنهای درب و داغون تحویل جامعه داده میشه. مستعد انتقام.
خلاصه اگه یه روزی اخباری شنیدین مبنی بر دسته گل به آب دادن یکی از این بچه ها، خیلی تعجب نکنید.

من با " لغو مجازات اعدام" مخالفم. در شرایط خاص اعدام خیلی هم روش مناسبیه. آدمی که یک جسد رو تکه تکه کرده و میخوره، کسی که برای تجاوز و قتل خواهرش برنامه ریزی و مشارکت میکنه و سایر موارد این چنینی برای چی باید حتی حبس ابد بشه؟ کما اینکه اغلب هم بعد از 25 سال آزاد میشن. میشن یک روانی که چندین سال عمرش رو هم در زندان از دست داده و قطعا به انتقام هم فکر خواهد کرد. این کاملا فرق میکنه با اعدام کسی که تصادفا یا در شرایط روحی نا مناسب و جنون آنی یا تصادف ماشین فرضا مرتکب قتل شده. این موجودات مدتها برنامه ریزی میکنن و آگاهانه این جنایات رو مرتکب میشن و لذت میبرن و اغلب ابراز ندامت هم نمیکنن موقع دستگیری. دلیلی نداره با زندانی کردنشون کلی از مالیاتهای مردم رو دور بریزن!

یک خانواده افغانی (با تابعیت کانادایی و فرزندان متولد کانادا) هم که چند سال پیش ماجرایی داشتند. پدر و مادر به کمک پسر بزرگشون سه تا دخترشون رو به اضافه همسر اول مرد ( که نازا بوده و  بچه ها بهش وابستگی عاطفی داشتن) ، به قتل رسوندن. چون دخترها دوست پسر داشتند! به نظر من بهترین مجازات برای این سه نفر اینه که برشون گردونن افغانستان زندگی کنن. کشتن دختر توسط پدر شکاک حداقل برای ما موضوع جدیدی نیست، ولی درک اینکه مادر هم در این کار نقش داشته باشه (یکی از مقتولین فقط سیزده سال داشته!) خیلی سنگینه. ظاهرا دو یا سه بچه کوچکتر هم داشتند این خانواده که دولت لطف کرده و سر پرستیشون رو از اینها سلب کرده (احتمالا فقط تا پایان دوران حبس 25 ساله!). توجیه اینه که این آدم خواسته از ارزشهاش دفاع کنه؟ باشه، پس بفرستنش بره همونجایی که ارزشهای جامعه ش با خودش هماهنگ باشه. دلیلی نداره بمونه توی زندون و مردم خرجش رو بدن!

پ.ن.خیلی احمقانه ست، و متاسفانه رایج، که مهاجرین میخوان نسل بعدیشون رو با ارزشهای جامعه قبلی شون (که در خودشون نهادینه شده) تربیت کنن. اگر اونها براتون مهم تر بوده پس چرا اومدین این کشور و فرهنگ جدید آخه؟!! برگردین همون مدینه فاضله ای که بودید. انسانهای بسته ای که درک نمیکنن هرکس باید مناسب زمان و مکان خودش تربیت بشه و رفتار کنه، وگرنه وصله ناجوری بیش نخواهد بود و در اثر تعارضات وارده روحش تکه پاره میشه. هرچند که فکر نمیکنم خیلی هم براشون مهم باشه این مساله یا اصلا به روح اعتقادی داشته باشن!

1 comment:

h said...

این کارلا هوملکا رو من امسال تازه شنیدم. راجع به پرونده‌ی قتلش یکی از شاعرای کانادایی یک کتاب شعری هم گفته بوده که کلی مردم از دست اون شاعره هم شاکی شدن که چرا اصلاً راجع به این عوضی شعر گفته.