Saturday, September 18, 2010

587. هرشب شب مهتابه





دچار کمبود محبت کردن شدم
یه وقتایی هست که دیگه گلدون و عکس و فیلم و ماشین جواب نمیده
باید وجود خودش باشه تا قربون صدقه ش بری، مخصوصا وقتی خوابه و نمیتونه مسخره ت کنه
وقتی خوابه و ناراحت نمیشه از قربون صدقه رفتنت



برای ماشینش مشتری پیدا شده. نمیخوام بهش بگم. میخوام ماشینه همینجا بمونه هر روز ببینمش. نمیخوام فکر کنه دارم نقشه می کشم که بکِشمش اینجا مثلا. هیچ وقت همچین کار احمقانه ای نخواهم کرد
الان که نمیتونه بیاد لابد، هرچند که دو روز بیشتر طول نمی کشه. میخوام به کارای مسافرت برسم، تحمل استرس جدید ندارم.
گناه داره. اینهمه الکی داره پول ماشینه رو میده.
تعارض
تعارض
تعارض

نمیدونم. شاید فردا بهش بگم...
فردا بهش فکر میکنم
الان خسته م
بعدا



No comments: